Dehbar 88/07/23 دهبار
Dehbar 88/07/23 دهبار
Dehbar 88/07/23 دهبار
Thursday, October 15, 2009
Saturday, September 12, 2009
Where is the Friend's Home? خانه دوست کجاست؟
Where is the Friend's Home?
خانه دوست کجاست؟
Where is the Friend's Home?
خانه دوست کجاست؟
سمت راست کسی نیست جز استاد صابر که من پیشنهاد می کنم دوستداران او و مسئولان محترم دولت و شورای شهر، بنیادی را به نام آقای صابر به پاس خدمت های بی دریغ او به گسترش طبیعت گردی در بین خانواده های گرامی ، بنیان گذاری نمایند.استاد بزرگوار جناب آقاي حسن صابر تا كنون با حمايت از خانواده هايي كه مي خواهند فرهنگ طبيعت گردي و كوهنوردي و تفريحات سالم را گسترش دهند، تلاش هاي زيادي را انجام داده اند.
دوست من لیلی My dear friend : Lili
لیلی با تلفظ ایی در بعد از ل اول و دوم که با تلفظ لیلی مجنون تفاوت دارد نام سگ کوچولویی است که در این پست می بینید.ناگفته نماند من این سگ کوچولو رو از خیلی آدم ها که فاقد انرژی مثبت هستند ، بیشتر دوست دارم
وجود حیوانات خانگی در منازل به شرط شیوه های درست آماده سازی محیط طبیعی ، رعایت بهداشت و حقوق حیوانات ، همچنین توانایی ارتباط درست با آنها, بسیار به ایجاد محیط سالم روانی کمک می کند
دوست مهربان که متخصص تغذیه و رژیم غذایی است و صد حیف که در جامعه ی پزشکی انسانهی خوبی مانند این انسان دوست داشتنی و دوست بسیار عزیزم آقای حسن آموزگار متخصص جراحی پلاستیک که همسفر خوبم در یونان، ترکیه ، گرجستان و کشور آذرباییجان بودند و دوست نازنینم دکتر آیتی ، در جامعه پزشکی کم هستند.در اینجا جا دارد از سمبول پزشکان آقای دکتر شیخ که نوه ایشان نیز دوست من هست و همچنين انسان بزرگواري چون دكتر حسين كوثري كه افتخار ديدار همه ي اين عزيزان را داشته ام ، به نیکی یاد کنیم. آقای صابر از تو نیز همه متشکریم که با روی همیشه گشاده ات به ما اجازه دادی دوستان بسیار خوبی بیابیم. خدا پدر و مادرت را بیامرزد و عمر با عزت تو را بیفزاید
صابر انسان شريفي است که آدم بسیار شلوغ و پر تحرک و آتش بپا کنی مانند من را می تواند تحمل کند.وقتي صبر و حوصله و فداكاري هاي آدمها ي نازنين را مي بينم ، بيشتر به كوچكي خودم در مقابل اين انسانهاي بزرگ پي مي برم.ياد پروفسور محمود حسابي ياد پسر بزرگوارشان و دوست نازنينم دكترايرج حسابي كه بنياد دكتر حسابي را نيز اداره مي نمايند و استاد احمد آرام و .... نيز گرامي باد
دوست بسیار نازنینم حبیب الله که در یک ساعت چنان دوستی عمیقی رو ایجاد کرد که دیگران بعد از ده سال به گردش نمی رسند
او ثابت کرد عمق دوستی ربطی به مدت طولانی دوست بودن ندارد
او گفت آقای موسوی این کلید باغ و خونه من خدمت شما ، چه من باشم و چه نباشم اینجا متعلق به خودتان است تشریف بیاورید و از هر امکاتاتی که هست استفاده کنید. و برای من از این همه لطف یک شرمندگی و احساس کوچک بودن در مقابل این انسانهی شریف ماند و بس. براستی من چقدر کوچکم و اینگونه انسانها چقدر بزرگ . پسر او از هنرمندان بسیار خوش صدای دیار جاغرق است. به هشت فرزند برومند او به خاطر داشتن چنین پدر بزرگواری تبریک می گویم
ابعاد اصلی این عکس به گونه ای است که
اگر روی عکس کلیک نمایید صاحب یک بک گراند خوب و دوست داشتنی برای کامپیوتر می شوید
اگر روی عکس کلیک نمایید صاحب یک بک گراند خوب و دوست داشتنی برای کامپیوتر می شوید
Friday, September 4, 2009
Heaven in our hands. بهشت در دستان ماست
Gabriel José García Márquez گابریل گارسیا مارکز
حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله
در 15 سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر می‌دانند، و گاهی اوقات پدران هم.
در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایده‌ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.
در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته، محروم می‌كند.
در 30 سالگی پی بردم كه قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه، قدرت زن.
در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد؛ بلكه چیزی است كه خود می‌سازد.
در 40 سالگی آموختم كه رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام می‌دهیم دوست داشته باشیم.
در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق می‌افتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان می‌دهند.
در 50 سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بدترین دشمن وی است.
در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.
در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق می‌توان ایثار كرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز كه میل دارد بخورد.
در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارت‌های خوب نیست؛ بلكه خوب بازی كردن با كارت‌های بد است.
در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر می‌كند نارس است، به رشد وكمال خود ادامه می‌دهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است، دچار آفت می‌شود.
در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است.
در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست.
Gabriel José García Márquez گابریل گارسیا مارکز
Monday, April 27, 2009
Day Photo عكس روز
Day Photo عكس روز
اين پست را در روز 1387/02/08 در ساعت 22:15 نوشتم. عكسي را كه ملاحظه مي فرماييد درست چهار ساعت قبل از نوشتن اين پست گرفتم.
اسمش را هم گذاشتم
باز باران با ترانه
برای دیدن کلیپ ها و ویدئو ها اینجا کلیک کنید
View clips and videos click here
یا روی لینک زیر کلیک نمایید
View clips and videos click below link.
و اگر می خواهید آنها را با کیفیت بیشتر و اندازه بزرگتر ببینید روی لینک زیر کلیک نمایید.
خانه
صفحه اول گردشگری مشهد
Subscribe to:
Posts (Atom)